شفا نمیده که !!

ساخت وبلاگ

اسکار بهترین سوتی سال هم طبق معمول تعلق می گیره به من وقتی که: 

تو هوای سرد با مامان نشستیم بالای مزار بابا. زیر لب فاتحه می خونیم و ذکر میگیم. هر کدوممون داریم یجوری تو فکرمون باهاش درد دل می کنیم. یکم اونطرف تر از قطعه ای که بابا به خاک سپرده شدن، قبرای جدیدو کندن. آدمای داغ دیده هر پنج شنبه میان و با سوز عجیبی گریه می کنن. روزگاری دارن مثل هفت سال پیش ما. مامان جان با همون صورت لپ گلی و مهربونش رو صندلی کوچیکش نشسته بالای مزار. دختری هم سن و سال من میاد که خیراتی پخش کنه. میزنه رو سنگ مزار بابا و میگه خدا بیامرزه. وقتی مامانمو می بینه دلش می شکنه. رو می کنه سمتشو میگه حاج خانوم مامان منم تازه فوت کردن. من که اصلا گوش نداده بودم دختره چی میگه و فقط شنیدم که داره از مادرش حرف میزنه واس تشکر رومو کردم سمتش با لبخند گفتم زنده باشن ان شاءالله !!!! 

قیافه من و دختره دیدنی بود :)))

روزی پرنده می شوم...
ما را در سایت روزی پرنده می شوم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1cockpit7 بازدید : 16 تاريخ : دوشنبه 27 دی 1395 ساعت: 2:31